يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۰ ب.ظ
ﺷﻬﯿﺪ ﺣﺴﯿﻦ ﻧﯿﮑﻮ ﺻﺤﺒﺖ
ﺷﻬﺎﺩﺕ:4/10/1365-ﮐﺮﺑﻼﯼ4 ﺷﻠﻤﭽﻪ
ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ:ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻗﻢ ﻗﻄﻌﻪ12ﺭﺩﯾﻒ8ﺷﻤﺎﺭﻩ73
ﺗﺎ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺭﻭﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭ،ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻔﺖ:ﺭﻭﺿﻪ ﺑﺨﻮﻥ.ﻫﺮﭼﯽ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﺁﻭﺭﺩﻡ؛ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ.ﮔﻔﺖ:ﺣﺴﯿﻦ!ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﺷﺐ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ)ﻫﺴﺘﻢ.ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﻪ ﺁﻗﺎ ﺑﮕﻢ: ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﺮﺍﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ.ﺷﺐ،ﺭﻭﺯ،ﻇﻬﺮ،ﺧﻠﻮﺕ،ﺟﻠﻮﺕ. ﺗﻮﯼ ﺳﻨﮕﺮ،ﺣﺴﯿﻨﯿﻪ،ﭘﺸﺖ ﺧﺎﮐﺮﯾﺰ،ﭘﺸﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ؛ﻓﻘﻂ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ.ﻗﺴﻤﻢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﺨﻮﻧﻢ.ﯾﻪ ﺳﻼﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ)ﻭ ﯾﻪ ﺧﻂ ﺷﻌﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮ(ﻉ)ﺧﻮﻧﺪﻡ؛
ﺭﻭﺿﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ؛ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺗﻤﻮﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ.ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﺵ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ....
ﭼﻨﺪ ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ)ﺷﺪ،ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
به نام او که هستیم از اوست. جان میدهد و جان میگیرد.
خواستم بنویسم وصیتی که بعد از رفتنم (ترک دنیا) راهنمای راهم باشد و
بیانگر انگیزه رفتنم و هدفم. ما از خداییم و بهسوی او میرویم. او که مرا
حیات داد و تو را حیات داد، اجسام را حجم و برای هر یک وظیفهای؛ شمع را
سوزاندن و پروانه را گشتن و …
و هم او اراده کرده است بودنم را در دنیا و خواسته تا امتحانم
کند. حال که همه برای اوست و شک نیست در این امر، من نیز مختار در انتخاب
خویش حق را و راه را در اطاعت فرمان او و حتی بودن را برای او میبینم. لذا
تصمیم گرفتم معاصی گذشته را مغفرت طلبم و فرمانش را مطاع باشم و تا سر حد
امکان تمام جهانیان را میخوانم در راهش که راه حق است، گام نهند و تلاش
کنند.
قسم به عصر (زمان) همچنان که او یاد کرده است در قرآن که
انسانها در خسران و ضرر و زیاناند مگر آنها که ایمان آوردند و عمل صالح
انجام دادند. ای انسان! اگر تو تاجر و تجارتت سالم باشد به او روی میآوری؛
زیرا که منفعت تو در این تجارت است. اگر تنها و ترسو هم باشی؛ باز او را
میخوانی زیرا که تنها اوست نقطه اتکای محکم و ساحل نجات ابدی. و اگر اهل
دل باشی و حقیقتجو باز هم باید به او رویآوری چرا که او حق است و حتی
خالق حق نیز اوست. پس به او رویآور و او را بخوان.
و اما از خودم، مراسم دفنم کاملاً اسلامی و بر اساس موازین
شرعیه اسلامی انجام شود و از پدر و مادر و بستگانم میخواهم بر حالم شاد
باشند. چرا که راه را یافتم و حیاتم جاوید گشت و خلاصه جاودان شدم و به حق
پیوستم. من بدینوسیله از تمامی آنها که به گونهای آنها را رنجاندم و
تمام آنها را که ظلمی بر ایشان رواداشتم طلب عذر و معذرت میکنم و
میخواهم مرا حلال کنید و بعد از رفتنم با شهامت کامل اسلام را یاوری کنید.
رسالت خویش را در تربیت فرزندانت به نحو احسن انجام دهی و خلاصه از تمامی
برادران دینی و خواهران مسلمان میخواهم اسلام را یاوری کنند و از هر گونه
حرکت غیر اسلامی بپرهیزند و حتی غذا را برای خدا بخورند و مبادا اسلام
مسخشده را مانند گذشته بپذیرند و ساکت بنشینند و ای مردم اسلام را بدون
قرآن یا ولایت مپسندید و مپذیرید؛ که راه نجات در آن است. ولایتفقیه را تا
دم مرگ یاوری کنید و در پایان به تمام انسانها تذکر میدهم که دنیا فانی
است و زودگذر؛ وی ارزش و حتی پشیزی ارزش ندارد. دنیا را مزرعهای برای آخرت
قرار دهید و پلی برای عبور.
والسلام
دوشنبه ۵ جمادیالاول ۱۴۰۲ مصادف با ولادت زینب قهرمان – حسین نیکو صحبت
۱
۰
۹۳/۰۳/۱۸
یاد این شهید بزرگوار گرامی و روحش شاد
خاطره و وصیتنامه زیبا و آموزنده ست.